طاهاطاها، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

قصه من و طاها

چکاپ هفت ماه و پنج روزگی

سلام گل پسر.دیروز 93/4/29 واسه بردمت بهداشت.آخه هفت ماهگی نبردمت واسه اندازه گیری قد و وزن . وزنت : 9/150    قدت :71     دور سر: 45 وزنت پایین اومده نمیدونم چرا؟یا وزنه شون ایراد داره یا بخاطر کم غذایی و تحرک زیادته.توی راه هم یه کار خرابی کردی که مونده بودم چکار کنم .آخه راه برگشت هم نداشتم و نزدیک بهداشت بودم.توی مرکز هم نی نی های زیادی بودند اما بیشتر از همه شما گریه میکردی.ازم میپرسیدند گرسنه هست؟ من هم با افتخار میگفتم نه میترسه .آخه چرا عشقم؟؟؟!!!!!!!تو راه هم واست یه شلوارک خریدم.شب قبلش هم یه چندتایی واست اسباب بازی گرفتم که عکساش هست . دوستت دارم .   &nbs...
30 تير 1393

هفت ماهگی تمام و ورود به هشت ماهگی

عزیز دلم امروز سه شنبه 93/4/24 هفت ماهگیت تمام شد .خدا رو شکر که این مدت به خوبی گذشت . این چند روز عکسهای زیادی ازت گرفتم و دست پر اومدم.چند روز پیش بردیمت جنگل و برای اولین بار یکم نشستیم و تو هم حسابی حال کردی که از عکسات پیداست . تغییر و تحولات : نون میخوری. وقتی کاری دارم یا میخوام غذا بخورم نون میدم دستت و کلی باهاش مشغول میشی و یکم هم ازش میخوری .از غذاها فقط آش رو میخوری .میوه ها رو هم دوست داری امتحان کنی.مخصوصا سیب که تیکه های خیلی کوچولوشو میزارم دهنت میخوری .از قطره خوردن متنفری .از وقتی هم که سرسری یاد گرفتی موقع قطره خوردن سرسری میکنی تا نتونم دهنت بریزم .آخرش هم به گریه جنابعالی ختم میشه .موقع پوشک عوض کردن هم داستا...
24 تير 1393

سرسری

سلام گلم.بالاخره سر سری رو هم یاد گرفتی .دیروز سه شنبه  17تیر ماه توی 6 ماه و 24 روزگیت سر سری کردی . یه مدته واسه دست زدن داری تلاش میکنی اما هنوز یاد نگرفتی .دیروز وقتی سرسری میکردی دستات رو هم بالا و پایین میکردی.کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی هم خودت ذوق میکردی .حیف که نمیشد ازت عکس بگیرم چون خیلی وول میخوردی.ایستادنت هم خیلی خوب شده .درکل بیشتر دوست داری بایستی تا بشینی.کافیه دستت به جایی برسه اونوقت میگیریش و بلند میشی .یه وقتهایی هم دستت رو ول میکنی و بعد شتلق میخوری زمین .سرت هم مدام به در و دیوار میخوره.همینجور که گریه هات بیشتر شده خندهات هم بیشتر شده .خیلی کنجکاو شدی.تنهایی میری توی اتاقها سرک میکشی .دیش...
18 تير 1393

اولین ماه رمضان

سلام عزیزم .ماه رمضان هم رسید  . امسال اولین سال ماه رمضانت رو تجربه میکنی.البته الان که مینویسم 4 رمضان بامداد چهارشنبه 11 تیر ماه هست و چند روز از اول ماه گذشته.دقیقا 6 ماه و 18 روز سن داری .هنوز خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی کوچولویی که حتی نمیتونی روزه کله گنجشکی بگیری .من هم بخاطر تو نمی تونم مثل پارسال روزه بگیرم.ایشالله بزرگ شدی هم نمازات رو سر وقت میخونی و هم روزه هاتو کامل می گیری .                                    &...
11 تير 1393

پیشرفتهای آقا کوچولو

سلام گلم .این چند روز یه جورایی نسبت به روزهای دیگه پر خاطره تر بود واسمون که دلم نیومد ننویسم.شنبه (93.3.31 ) اولین بار بود که چند تا قاشق آش خوردی .خیلی خوشحال شدم .هرچند که دوباره این دو روز قاشق رو قبول نکردی و باشیشه امروز بهت آش دادم.دیروز هم که هیچی نخوردی .غروب شنبه با هم رفتیم خرید و یه چندتایی واست اسباب بازی خریدم .شبش هم برای اولین بار توی مراسم خاستگاری شرکت کردی .آخه عمو جون داره کم کم متاهل میشه .چه خاستگاری بود .همه داشتند فوتبال ایران و آرژانتین رو نگاه میکردند و یادشون رفته بود واسه چی اومده بودند .تو هم که قربونت برم همش در حال گریه و نق نوق بودی .خلاصه تا بیام خونه کچلم کردی .چندتا عکس ازت گرفتیم که توی دوربین عمه جونه ...
3 تير 1393
1